دانشگاه گیلان (با مشارکت انجمن ایرانی روابط بین الملل)
سیاست جهانی
2383-0123
2538-4899
7
1
2018
05
22
زمینههای دگرگونی در کارکرد امنیتی بلوچستانِ پاکستان: گذار در مرزهای مجموعههای امنیتی آسیا
7
48
FA
غلامعلی
چگنی زاده
دانشیار روابط بین الملل دانشگاه علامه طباطبائی
حامد
عسکری کرمانی
کاندیدای دکتری روابط بینالملل دانشگاه علامه طباطبائی
hamedkermani61@gmail.com
10.22124/wp.2018.2862
بلوچستان، نقطۀ تلاقی دو مجموعۀ امنیتی مهم در آسیا، یعنی مجموعۀ خاورمیانه و مجموعۀ جنوب آسیا است. اهمیت بلوچستان در مطالعات امنیتی معاصر، به غیبت آن بوده است؛ غیبت آن بر نمودار پویشهای امنیتی باعث شده است تا دو مجموعۀ امنیتیِ مستقلِ در دو سوی آن پدید بیاید: مجموعۀ جنوب آسیا و زیرمنطقۀ خلیج فارس از منطقۀ خاورمیانه. با این حال در سالهای اخیر تغییرهای مهمی در این محدوده به وجود آمده که تداوم وضعیت پیشین را به چالش کشیده است. این نوشتارِ، با تکیه بر مفاهیم نظریِ مجموعههای امنیتیِ منطقهایِ بری بوزان و اوول ویور، این تغییرات را در چهار بخش و دو سطح تحلیل منطقه و سیستمیک، بررسی کرده و سناریوهای تغییر پیش رو را مطرح میکند.
مجموعه امنیتی منطقهای,پاکستان,بلوچستان,مکتب کپنهاگ
https://interpolitics.guilan.ac.ir/article_2862.html
https://interpolitics.guilan.ac.ir/article_2862_659ec490260fc70df04ffdcfbe7842da.pdf
دانشگاه گیلان (با مشارکت انجمن ایرانی روابط بین الملل)
سیاست جهانی
2383-0123
2538-4899
7
1
2018
05
22
شبه نظامیان شمال سوریه و آینده نظام سیاسی دمشق
49
86
FA
امیرحامد
آزاد
0000-0002-4529-8520
دانشجوی دکتری گروه روابط بینالملل، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
amirhamedazad@gmail.com
طاهره
ابراهیمی فر
دانشیار گروه روابط بینالملل، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
dr_ebrahimifar@yahoo.com
10.22124/wp.2018.2863
شرایط اضطراری حاکم بر سوریه پس از جنگ داخلی، به نوعی از همپیمانی بین شبهنظامیان حزب اتحاد دموکراتیک کردستان و دولت مرکزی شکل داد. ماهیّت این همپیمانی بعد از تشکیل ائتلاف بینالمللی مبارزه با داعش، بواسطه شکلگیری روابط نیابتی با آمریکا به عنوان حامی خارجی دستخوش تغییر شد. حزب اتحاد دموکراتیک کردستان با استفاده از پوشش این دو همپیمانی تلاش برای غلبه بر رقبا و شکلدهی به نظم سیاسی جدیدی در شمال سوریه را آغاز کرد. در مقابل این روند، دولت ترکیه نیز به دلیل احساس تهدید از شکلگیری یک کیان کُردی در مرزهای این کشور، سازماندهی شبهنظامیان عرب مخالف دولت مرکزی را آغاز کرد. اقدامات ترکیه به نوع جدیدی از روابط نیابتی بین شبهنظامیان و حامی خارجی در شمال سوریه شکل داد که تلاش برای ایجاد نظم سیاسی نوین در شمال سوریه را بواسطه تعارض با ساختارسازی حزب اتحاد دموکراتیک کردستان آغاز کردند. کشف سناریوهای محتمل درباره نظم سیاسی آینده در شمال سوریه و تأثیر آن بر نظم سیاسی سوریه در دوره پسا داعش مسئله مهمی است، اما به نظر میرسد محتملترین سناریو بر پایه فقدان استراتژی مشخص حامیان خارجی برای ایجاد نظم سیاسی جدید و تعارض منافع آنان شکل میگیرد و به دولت سوریه امکان میدهد با اجرای استراتژیهای چندوجهی بازدارنده، شکلگیری نظم سیاسی جدید در سوریه را مختل سازد.
کنفدرالیسم دموکراتیک,شبه نظامی حامی دولت,روژاوا,روابط نیابتی,مخالفان عرب
https://interpolitics.guilan.ac.ir/article_2863.html
https://interpolitics.guilan.ac.ir/article_2863_95ae959795933f00ca9393325ad3667f.pdf
دانشگاه گیلان (با مشارکت انجمن ایرانی روابط بین الملل)
سیاست جهانی
2383-0123
2538-4899
7
1
2018
05
22
چین و ژاپن، دو ابتکار فرامنطقه ای رقیب در آسیا پاسیفیک
51
80
FA
بهاره
سازمند
0000-0003-4838-8430
دانشیار گروه مطالعات منطقه ای دانشگاه تهران
bsazmand@ut.ac.ir
احمد
رمضانی
0000-0003-4276-4554
مطالعات آسیای جنوب شرقی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
ahmad.ramezani400@gmail.com
10.22124/wp.2018.2864
چین و تا حدودی ژاپن در قرن ۲۱ به دنبال گسترش و توسعه قدرت خود در گستره وسیع آسیا پاسیفیک هستند. ژاپن کشوری پیشرفته است که پلههای رشد و توسعه را در طی دهههای ۱۹۶۰ تا ۱۹۸۰ پیموده است. چین نیز بهواسطه کسب وزنه اقتصادی کلان در طول فعالیتهای اقتصادی بعد از 1978 توانسته است جایگاه دومین اقتصاد بزرگ جهان را در سال ۲۰۱1 به خود اختصاص دهد. در همین راستا، شکلدهی به آینده ترتیبات بینالمللی برای هردو کشور از اهمیت بالایی برخوردار است. این مقاله به رقابت چین و ژاپن در قالب دو طرح جاده جدید ابریشم و راهبرد اقیانوس هند آرام متمرکز است. چین با طرح کمربند و راه و ژاپن با راهبرد اقیانوس هند-آرام آزاد و همگانی به دنبال تأمین منافع خود و محدود کردن طرف مقابل هستند، سعی دارد اقدامات طرفین در آسیا و آفریقا و تا حدودی روابط چین و اروپا در قالب دو طرح و راهبرد را بر اساس نظریه فرامنطقهگرایی مورد بررسی قرار دهد.
چین,ژاپن,یک جاده یک کمربند,حوزه اقیانوس آرام,حوزه اقیانوس هند
https://interpolitics.guilan.ac.ir/article_2864.html
https://interpolitics.guilan.ac.ir/article_2864_c9a811715e44a46a50c953fe608aa5f2.pdf
دانشگاه گیلان (با مشارکت انجمن ایرانی روابط بین الملل)
سیاست جهانی
2383-0123
2538-4899
7
1
2018
05
22
تبیین اهداف حکومت اقلیم کردستان عراق در ائتلاف با ترکیه
81
106
FA
مصطفی
خیری
دانشجوی دکتری روابط بین الملل دانشگاه اصفهان
khirimostafa@yahoo.com
عنایت الله
یزدانی
دانشیار روابط بین الملل،گروه علوم سیاسی دانشگاه اصفهان
eyazden@ase.ui.ac.ir
علی
امیدی
گروه علوم سیاسی دانشگاه اصفهان
aliomidi@ase.ui.ac.ir
10.22124/wp.2018.2865
<em> دستاوردهای سیاسی و امنیتی در کنار رشد اقتصادی باعث شده است که حکومت اقلیم کردستان عراق بتواند بهعنوان الگویی موفق برای دیگر جنبشهای کرد در منطقه خاورمیانه مطرح شود. حکومت اربیل برای حفظ جایگاه و هژمونی خود بر منطقه شمال عراق رویکرد اتحاد با بازیگران منطقهای نظیر ترکیه را اتخاذ نموده است. در این میان سوالی که مطرح است این است که حکومت اقلیم کردستان عراق از طریق اتحاد با ترکیه چه اهدافی را پیگیری نموده است؟ با توجه به حصر ژئوپلیتیک اقلیم کردستان عراق به نظر میرسد هدف اصلی اربیل تامین بقای دولت نیمهمستقل اقلیم کردستان عراق و کاهش مخالفتهای آنکارا با مسئله استقلال احتمالی آن بوده است. در کنار آن میتوان به بهرهمندی از طرفیتهای اقتصادی و ارتباطی ترکیه برای ایجاد صنعت نفت مستقل و مقابله با نفوذ فزاینده پ.ک.ک. در منطقه نیز اشاره نمود. مقاله حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با استفاده از چارچوب نظری ژئوپلیتیک دلایل حکومت اقلیم کردستان عراق برای اتحاد با ترکیه را مورد بررسی قرار داده است. </em>
حکومت اقلیم کردستان,ترکیه,پ ک ک,عراق
https://interpolitics.guilan.ac.ir/article_2865.html
https://interpolitics.guilan.ac.ir/article_2865_d5858301b9c9fcffd24d3daeca290d4d.pdf
دانشگاه گیلان (با مشارکت انجمن ایرانی روابط بین الملل)
سیاست جهانی
2383-0123
2538-4899
7
1
2018
05
22
تحلیل زبانشناختی شخصیت سیاستمداران: مطالعة موردی دونالد ترامپ
107
137
FA
علی اشرف
نظری
دانشیار علوم سیاسی دانشگاه تهران
aashraf@ut.ac.ir
امیر
ملایی مظفری
دانشجوی کارشناسی ارشد علوم سیاسی دانشگاه تهران
amir.m.mozaffari@ut.ac.ir
10.22124/wp.2018.2866
<strong><em>تحلیل شخصیتهای سیاسی و درک محیطی که در آن به قدرت رسیدهاند، یکی از محورهای اصلی تحلیلهای حوزه زبانشناسی سیاسی است. اهمیت این بحث در رابطه با مطالعه شخصیتهای پوپولیست در این است که </em></strong><strong><em>قدرتیابی پوپولیسم ملیگرا بهدلیل داشتن پیشینهای خشونتبار، میتواند ترسی غیر ارادی را در ما زنده کند. ترسی که با پیروزی دونالد جان ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری 2016 ایالات متحده امریکا، سر بر آورد و یادآور خاطرات نسل فراموش شده رهبرانی شد که با سخنرانیهای آتشین و شعارهای پوپولیستی، طبقات مختلف اجتماعی را برای تسخیر دنیا تهییج کردند. حال با گذر شخصیت ترامپ از دوران نامزدی به دوران تصدی پست ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا، میتوانیم از ثبات برخی از تکنیکهای سخنرانی وی درکی روشمند پیدا کنیم و بیش از گذشته بتوانیم آن را تحلیل کنیم. پرسش اصلی این است که </em></strong><strong><em>چگونه میتوان رفتار ترامپ را از طریق منطق زبانشناختی- بلاغی و تکنیک های مندرج در آن درک، تحلیل و پیشبینی کرد؟ </em></strong><strong><em>صرفنظر از میزان موفقیت ترامپ در رسیدن به اهدافش، او چندین تکنیک و تاکتیک خاص را برای القای مفاهیم موردنظرش به کار میگیرد که منحصر به زمان رای جمع کردن وی نیست. بدین منظور، دهها سخنرانی و مقاله برای پیدا کردن ظرافتهای هدفمند در کلام ترامپ، این فروشندهی قهار واژهها، بررسی شده است. هدف اصلی مقاله حاضر ارائه تحلیلی زبانشناختی از ادبیات و محتوای سخنان ترامپ و فهمپذیر کردن برخی از ویژگیهای شخصیتی او است.</em></strong>
دونالد ترامپ,پوپولیسم,شخصیت,زبان شناسی,ملی گرایی
https://interpolitics.guilan.ac.ir/article_2866.html
https://interpolitics.guilan.ac.ir/article_2866_ac091c05d5fecf88e67c82f9116feaab.pdf
دانشگاه گیلان (با مشارکت انجمن ایرانی روابط بین الملل)
سیاست جهانی
2383-0123
2538-4899
7
1
2018
05
22
عوامل مؤثر بر واگرایی روابط ایران و گرجستان (2016-2000)
139
166
FA
میترا
راه نجات
دانشگاه علامه طباطبایی
mitrarahnejat@yahoo.com
حسن
کبیری
0009-0000-3659-5956
دانش آموخته مطالعات اروپا دانشگاه علامه طباطبایی
h.kabiri1392@gmail.com
10.22124/wp.2018.2867
جمهوری گرجستان یکی از کشورهای قفقاز جنوبی است که با ایران دارای مرز مشترک نیست اما به جهت ویژگی ژئوپلیتیکی برای ایران از اهمیت بالایی برخوردار است. جمهوری اسلامی ایران نیز در سالهای پس از استقلال گرجستان از شوروی سابق توانسته است روابط نزدیکی در حوزههای اقتصادی با این کشور برقرار کند. هرچند در کنار وجود مؤلفههای فراوان در سالهای گذشته از جهت همگرایی میان دو کشور، زمینههایی برای واگرایی در روابط میان ایران و گرجستان ممکن است در سالهای آتی به وجود بیاید؛ اما آنچه در سالهای 2000 تا 2016 نسبت به دهه 1990 زمینههای واگرایی دو کشور را فراهم کرده است بیشتر در تأثیر همگرایی اسرائیل و گرجستان در کمرنگ شدن مناسبات تهران-تفلیس، رویکرد غرب محوری گرجستان، حضور فعال کشورهای غربی در این منطقه و تنشهای مداوم واشنگتن- تهران، روابط و همکاری نزدیک تفلیس تلآویو، بهویژه در حوزههای امنیتی و نظامی و سیاست خارجی قفقازی ایران با درنظرگرفتن ملاحظات روسیه، جای گرفته است که سبب شده مناسبات و همکاریهای ایران و گرجستان در پایینترین سطح خود باقی بماند. سؤال اصلی: در میانسالهای 2000 تا 2016 چه عواملی بر واگرایی روابط ایران و گرجستان مؤثر بوده است؟ فرضیه پژوهش: مهمترین عوامل مؤثر بر واگرایی روابط دو کشور را باید در عوامل داخلی و خارجی بررسی کرد که در دو حوزه امنیتی-سیاسی و اقتصادی خود را نشان میدهند. این مقاله با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی بر اساس دادههای معتبر اسنادی و آرشیوی سعی دارد عوامل مؤثر بر واگرایی روابط دو کشور را تجزیهوتحلیل کند تا آسیبشناسی لازم را جهت شناساندن عوامل مؤثر بر واگرایی برای سیاست خارجی ایران نشان دهد.
ایران,گرجستان,واگرایی,آمریکا,اسرائیل
https://interpolitics.guilan.ac.ir/article_2867.html
https://interpolitics.guilan.ac.ir/article_2867_b59991c933a968edab51ad01c0c1ef39.pdf
دانشگاه گیلان (با مشارکت انجمن ایرانی روابط بین الملل)
سیاست جهانی
2383-0123
2538-4899
7
1
2018
05
22
اخوان المسلمین مصر در قدرت و دلایل ناکامی سیاسی
167
195
FA
هوشنگ
عزیزی
دکتری روابط بین الملل، گروه روابط بین الملل، دانشکده حقوق، الهیات و علوم سیاسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
atihoch@yahoo.com
علی اصغر
کاظمی
استاد گروه روابط بین الملل، دانشکده حقوق، الهیات و علوم سیاسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
a-kazemizand@srbiau.ac.ir
10.22124/wp.2018.2868
تحولات جهان عرب بسان یک طوفان قدرتمند شرایط را در بسیاری از کشورهای عربی از جمله مصر دگرگون نمود تا جایی که کمتر محقق و تحلیل گری قادر به پیش بینی دقیق سیر این تحولات بود. در آغاز خیزش در مصر، کمتر تقسیم بندیی از معترضان صورت می گرفت اما با سقوط حکومت حسنی مبارک، گروه های مختلف در اندیشه به دست گرفتن قدرت افتادند. در این میان اخوان المسلمین که باسابقه ترین و سازمان یافته ترین گروه سیاسی-ایدئولوژیک این کشور بود توانست به سرعت بر اوضاع داخلی مسلط شود و با توجه به حمایت های مردمی قدرت را به دست گرفت. در حالیکه، بسیاری از آغاز دوران گذار به دموکراسی توسط اسلام گرایان میانه رو سخن می گفتند، تنها یک سال بعد اسلام گرایان نیز قربانی مطالبات مردمی و نارضایتی داخلی مردم مصر شدند. در این نوشتار به دلایل این ناکامی و تاثیر بازیگران داخلی، منطقه ای و فرامنطقه ای بر سقوط حکومت اخوان المسلمین پرداخته می شود. در واقع این مقاله و دستاوردهای آن می تواند در آیند مسیر راهی برای سایر احزاب و گروهای اسلام گرا در قدرت سیاسی باشد، تا در آینده با بلوغ فکری و الگوی سیاسی کامل تری بتوانند قدرت را به دست بگیرند
اخوان المسلمین,تحولات عربی,بازیگران داخلی,ایدئولوژی اسلامی,حزب عدالت و آزادی
https://interpolitics.guilan.ac.ir/article_2868.html
https://interpolitics.guilan.ac.ir/article_2868_ae64b85c6148062d240cc6bd79d42e68.pdf
دانشگاه گیلان (با مشارکت انجمن ایرانی روابط بین الملل)
سیاست جهانی
2383-0123
2538-4899
7
1
2018
05
22
تحلیل مناقشات قومی- دینی میان مسیحیان و مسلمانان در شبه جزیره کریمه
197
225
FA
حجت
مهکویی
0000-0002-7085-1834
گروه جغرافیای سیاسی، واحد نجف آباد، دانشگاه آزاد اسلامی، نجف آباد، ایران
hojat_59_m@yahoo.com
10.22124/wp.2018.2869
خصوصیات و ویژگیهای فرهنگی در اثرگذاری بر روابط میان گروههای قومی- دینی در یک کشور و منطقه، نقش و جایگاه با اهمیتی دارند. مناطق گوناگون در جهان، با توجه به وجود شرایط متفاوت جغرافیایی، دارای ساختار متفاوتی از منظر فرهنگی هستند. این مسأله در شبه جزیره کریمه نیز وجود دارد، یعنی با توجه به تفاوتهای فرهنگی اقوام مختلف ساکن در این شبه جزیره، اختلافات قومی- دینی به عنوان یک مسأله چالشی، روابط میان مسیحیان ارتدوکس و مسلمانان تاتار را تحتالشعاع قرار داده است. جمهوری خودمختار کریمه به طور استراتژیک بخش مورد اهمیت در منطقهی ژئوپولیتیکی اوراسیا و قفقاز میباشد. و همواره مورد توجه روسیه بوده است. در حال حاضر، مردم در جمهوری خودمختار کریمه در یک تجدد دینی، به سر میبرند. تمام گروههای قومی در شبه جزیره در حال احیاء کردن روحانیت و خودآگاهی ملی- دینیشان هستند. این مقاله، با رویکرد ژئوپولیتیک اقلیتها و ژئوکالچر در قالب نظریه نظام بینالمللی و کشمکشهای قومی به تحلیل موضوع پرداخته است. هدف اصلی این پژوهش تحلیل ویژگیهای قومی- دینی در شبه جزیره کریمه میباشد. این مقاله به روش کیفی و با رویکرد تحلیل محتوا و با استفاده از منابع کتابخانهای و سایتهای اینترنتی به بررسی مناقشات قومی- دینی میان مسیحیان و مسلمانان در شبه جزیره کریمه پرداخته است. نتایج یافتههای پژوهش نشان میدهد که روابط قومی- دینی میان مسیحیان و مسلمانان با مناقشات، چالشها و اختلافاتی همراه است؛ مسیحیان ارتدوکس با تاتارهای مسلمان که از ساکنان اولیه در این شبه جزیره میباشند روابط خوبی ندارند.
شبه جزیره کریمه,ژئوکالچر,قوم,دین,مسلمانان,مسیحیان ارتدوکس
https://interpolitics.guilan.ac.ir/article_2869.html
https://interpolitics.guilan.ac.ir/article_2869_9aced2b4f24c79e4e9552ad91a6fe94c.pdf
دانشگاه گیلان (با مشارکت انجمن ایرانی روابط بین الملل)
سیاست جهانی
2383-0123
2538-4899
7
1
2018
05
22
اثرات سیاست خارجی عربستان در یمن بر نقش آفرینی ایران در خاورمیانه
227
251
FA
مرتضی
همتی
دانشجوی دوره دکتری، گروه روابط بین الملل، دانشکده علوم انسانی و حقوق، واحد اصفهان، دانشگاه آزاد اسلامی، اصفهان، ایران
m.hemmati29@yahoo.com
شهروز
ابراهیمی
0000-0002-4277-6590
دانشیار، گروه علوم سیاسی، دانشگاه اصفهان
sh.ebrahimi@ase.ui.ac.ir
10.22124/wp.2014.2894
موقعیت استراتژیک کشور یمن در شبه جزیره عرب به ویژه تسلط بر تنگه استراتژیک باب المندب که از نظر ترانزیت نفت، کالا و نیز تسلیحات، حائز اهمیتی اساسی است؛ از یک سو همواره مورد توجه دولت های جمهوری اسلامی ایران و به خصوص عربستان سعودی به عنوان حیاط خلوت آن کشور بوده است. از سوی دیگر با توجه به جمعیت شیعیان ساکن در یمن، خروج آن کشور از زیرِ سیطره عربستان، به زعم دولت سعودی گسترش نفوذ ایران در منطقه و همچنین تقویت محور مقاومت را در پی خواهد داشت. نوشتار حاضر در پی پاسخ به این سوال است که سیاست خارجی عربستان سعودی در یمن چه تأثیری بر نقش جمهوری اسلامی ایران در خاورمیانه دارد؟ در پاسخ به سوال اصلی نوشتار، این فرضیه اصلی مورد آزمون قرار گرفته است که عربستان سعودی نقش آفرینی ایران را در تقویت محور مقاومت به عنوان مداخله جمهوری اسلامی ایران در حوزه خاورمیانه عربی تلقی نموده و آن را در جهت کاهش نفوذ و نقش منطقه ای خود ارزیابی می کند. در راستای مقابله با این برداشتِ تهدید از جمهوری اسلامی ایران، یافته های این مقاله مبین این است که از نگاه عربستان تحولات یمن، جنگ با قدرت و نفوذ ایران در شبه جزیره عربستان در کنار مرزهای جنوبی اش است. در این راستا کشور مذکور در حوزه تحولات یمن تلاش می نماید تا نفوذ خود را از طریق همکاری با دیگر بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای گسترش داده و در مقابل محور مقاومت، موازنه سازی نماید. این امر پیامدها و بازخوردهایی برای موازنه قدرت دو قدرت منطقه ای ایران و عربستان سعودی دارد. چارچوب نظری مورد استفاده این نوشتار موازنه قدرت می باشد که با روش توصیفی ـ تحلیلی و با ابزار فیش برداری کتابخانه ای به رشته ی تحریر در آمده است.
یمن,تنگه باب المندب,عربستان سعودی,ایران,موازنه قوا
https://interpolitics.guilan.ac.ir/article_2894.html
https://interpolitics.guilan.ac.ir/article_2894_4b372489fcb9ebdb829e554895059ee7.pdf