بروز و گسترش قیامهای فراگیر در اواخر 2010 در کشورهای عربی خاورمیانه که از آن با عنوان ناآرامیهای عربی یاد میشود یکی از مراحل حساس تاریخی منطقه به حساب میآید. با تمرکز بر روی شعارهای معترضین در طول ناآرامیهای مورد بحث مشخص خواهد شد که عمده نارضایتی جوامع عربی ریشه در نابسامانیهای سیاسی-اقتصادی این کشورها دارد. بررسی تاریخ خاورمیانه بیانگر آن است که وضعیت سیاسی-اجتماعی جوامع عرب در طول تقریباً یک سده اخیر برآیندی از اتصال محیطهای داخل و خارج است؛ این ارتباط به گونهای درهم تنیده میباشد که امکان جدایی آنها قابل تصور نیست. به عبارت دیگر، شرایط درونی این دولتها از یک سو ناشی از کاستیهای داخل و از سویی دیگر متأثر از محیط بینالملل میباشد بر این اساس، برای فهم کامل چرایی بروز قیامهای عربی ضروری است ساختار سیاسی، اجتماعی و اقتصادی دولتهای عربی به عنوان یک کلیت در بطن روابط بینالملل مورد واکاوی قرار گیرد. در این راستا، با توجه به اشتراکات سیاسی، فرهنگی، هویتی و اقتصادی جوامع عربی و سرشت چندگانه ناآرامیهای مورد بحث (سیاسی، اجتماعی، اقتصادی) مقاله حاضر از منظر جامعهشناسی تاریخی روابط بینالملل به بررسی موضوع پرداخته است.