با توجه به نقش اعتماد بهمثابه امری معناشناختی در مصالحهها و منازعات بینالمللی مقاله حاضر به بررسی مفهوم اعتماد و ابعاد مختلف آن میپردازد، در این مقاله ضمن بررسی ابعاد مختلف مفهوم اعتماد و با در نظر گرفتن آن به صورت چرخهای که قابلیت ایجاد، تداوم، شکست و یا بازتولید خود را دارد با استفاده از گزارههای مکاتب برساختهگرایی به رابطه دو کشور ایران و امریکا و جایگاه آنها در درون این چرخه میپردازیم. پژوهشها نشان میدهد کشورهایی که وارد چرخهی اعتماد میشوند به دلیل دگرگونی شرایط و عوامل مختلف درونی چرخه، اعتماد بین آنها ممکن است خدشهدار شود و گاهی بهبود یابد و بازتولید شود و یا در صورت عدم توانایی بازتولید و بازگشت به اعتماد اولیه با فروپاشی کامل چرخهی اعتماد روبهرو شوند. تکیه اصلی بحث با توجه به عدمتغییر چهلسالهی ساختار موجود جمهوری اسلامی ایران، به تأثیر کارگزاران و گزارههای معنایی و روانشناسی بین آنها مربوط میشود. با عنایت به اینکه یافتههای تاریخی این مقاله حاکی از تأیید ظهور و سپس افول اعتماد بین دو کشور از زمان ایجاد ارتباطات اولیه تا به امروز و از چشمانداز نظری یافتههای این مقاله معطوف به تأثیر کارگزاران دو کشور در تصمیم سازی، در طول تاریخ خود ابتدا وارد چرخهی اعتماد شدهاند اما در نهایت با وارد شدن در چرخهی بازخورد رفتارهای متقابل باعث بیاعتماد در رابطه خود شدهاند. روش تحقیق در این مقاله تجربی_ تحلیلی است و روش جمعآوری دادهها نیز کتابخانهای است.