دانشگاه گیلان (با مشارکت انجمن ایرانی روابط بین الملل)
سیاست جهانی
2383-0123
2538-4899
4
1
2015
05
22
منافع ملی و شاخص های دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران
7
38
FA
رضا
سیمبر
0000-0001-5111-1075
استاد گروه علوم سیاسی دانشگاه گیلان
rezasimbar@hotmail.com
احمد علی
مقیمی
دانشجوی دکتری گروه علوم سیاسی دانشگاه گیلان
استفاده از فرهنگ و به خدمت گرفتن ابزارهای فرهنگی در دیپلماسی در مقایسه با ابزارها و اهرمهای رایج دیگر در روابط بینالملل دارای مزایایی است که مهمترین آنها عبارتاند از مواجه شدن با مقاومت کمتر در جوامع وکشورهای مقصد، عاری بودن دیپلماسی فرهنگی از لحنی خصمانه در کنار جذابیت، حضور جدی تر بازیگران غیررسمی، نهادهای مدنی و اشخاص حقیقی و حقوقی غیردولتی. دیپلماسی فرهنگی بیشتر به دنبال کشف، تعریف و ترویج ارزشها و منافع مشترک و جهانشمول و سپس، تأمین منافع ملی در چارچوب این ارزشها و منافع مشترک است. دیپلماسی فرهنگی میتواند خلاقانهتر، انعطافپذیرتر و حتی فرصتطلبانه تر از دیپلماسی کلاسیک و سنتی در بسیاری از حوزهها طراحی و اجرا شود. دیپلماسی فرهنگی با سهولت بیشتری در همه لایههای جامعه رسوخ میکند و بر نگرش جامعه هدف نسبت به کشوری که دیپلماسی فرهنگی را به کار میگیرد تاثیر سازنده داشته باشد. بنابراین در این صورت قدرتآفرین نیز خواهد بود. مقاله حاضر ضمن معناسازی دیپلماسی فرهنگی، در صدد است تا به شاخصههای دیپلماسی فرهنگی ایران بپردازد. جمهوری اسلامی ایران قابلیتهای چشمگیری در این خصوص دارد که به شرط استفاده بهینه از آنها میتواند به ارتقای پارامترهای قدرت نرم در سیاست خارجی ایران کمک کند.
دیپلماسی فرهنگی,جمهوری اسلامی ایران,منافع ملی,قدرت نرم
https://interpolitics.guilan.ac.ir/article_279.html
https://interpolitics.guilan.ac.ir/article_279_e11897cb7266b0f5e5050c558f6db416.pdf
دانشگاه گیلان (با مشارکت انجمن ایرانی روابط بین الملل)
سیاست جهانی
2383-0123
2538-4899
4
1
2015
05
22
صلح پایدار و عدالت سیاسی جهانی
39
63
FA
مهدی
براتعلی پور
دانشیار گروه علوم سیاسی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه خوارزمی تهران
جنگ و صلح تاریخی بسیار طولانی به درازای زندگی بشریت دارد. فارغ از تلاش های علمی برای تبیین مفهومی جنگ عادلانه و قانونگذاری های بین المللی برای تعیین محدودیت و مشروعیت آن، پدیده جنگ همواره ناخوشایند بوده است. از این رو، دانشمندان حوزه های گوناگون علوم اجتماعی تلاش کرده اند تا با نظریهپردازی های دقیق راه های دستیابی به صلح فراگیر و عادلانه را فراروی دولت ها و ملت ها قرار دهند. بیتردید مهم ترین، یا دست کم بحثانگیزتزین این تلاش ها، آموزه صلح دموکراتیک بوده است که بر مفاهیم اخلاقی جهانشمول اتکا دارد. به واقع، آیا می توان برای آرمان صلح جهانی بنیان های اخلاقی مشترک جست و در دوران کنونی جهانشهرگرایی اخلاقی را محقق ساخت؟ گمان می رود در مدرنیته اخیر بنیان های اجتماعی جهان شهرگرایی فرو پاشیده و این مفهوم به یک دلبستگی تفننی تبدیل شده است. با این وجود، تلاش برای تبیین واقعیت های کنونی و چشم اندازهای آینده جوامع با بهره گیری از الگوی جهانشهرگرایی، به ویژه از جایگاهی اخلاقی همچنان اهمیت دارد. بحث از جهان شهرگرایی اخلاقی ما را به دو نظریه پرداز برجسته آن، یعنی ایمانوئل کانت و جان راولز رهنمون می کند. این دو اندیشمند به ترتیب بر «صلح پایدار» و «عدالت سیاسی جهانی» تاکید دارند. این مقاله در بررسی رابطه «صلح پایدار» کانت و «عدالت سیاسی جهانی» راولز، نشان می دهد که مفهوم اخیر در آرمانگرایی جمهوریخواهانه، از بنیان های اخلاقی صلح پایدار کانتی چون خودسامانی، قلمرو غایت ها و قراردادگرایی اجتماعی تاثیر پذیرفته است. اما واقع گرایی سیاسی راولز تلاش دارد تا بر ابهام کانت در چگونگی پر کردن فاصله بین عمل به امر مطلق و ساخت سیاسی فایق آید. بدین سان، او نظریه اخیر خود را بر دوری گزینی از دلالت های جهان شهرگرایانه فراتاریخی کانتی بازسازی می کند. این اندیشه آرمان-واقع گرا در پژوهش های کنونی صلح دموکراتیک تداوم یافته است.
صلح پایدار,عدالت سیاسی جهانی,جهانشهرگرایی اخلاق
https://interpolitics.guilan.ac.ir/article_280.html
https://interpolitics.guilan.ac.ir/article_280_2ba1981cd01de78cf0f10d01d929b391.pdf
دانشگاه گیلان (با مشارکت انجمن ایرانی روابط بین الملل)
سیاست جهانی
2383-0123
2538-4899
4
1
2015
05
22
همگرایی فرهنگی کشورهای حوزه نوروز بر مبنای رویکرد آینده پژوهی
65
98
FA
محمد علی
بصیری
استادیار گروه علوم سیاسی دانشگاه اصفهان
basiri360@yahoo.com
مژگان
موسوی نقلی
دانشجوی دکتری روابط بین الملل دانشگاه آزاد همدان
mousavi.mozhgan91@gmail.com
در گستره وسیع حوزه نوروز، کشورهایی که علاوه بر نوروز، در سایر شاخصههای فرهنگی هم چون دین، حافظه تاریخی، مشاهیر، هنرها و غیره اشتراک دارند؛ تحت عنوان هسته مرکزی این حوزه، از پتانسیلهای بیشتری برای همسویی و همگرایی با یکدیگر برخوردارند. آینده اندیشی پیرامون این اشتراکات، میتواند زمینه ساز این مهم باشد. در این پژوهش با استفاده از روش آینده پژوهی در پی پاسخ به این سوال بودیم که ، سناریوهای ممکن و محتمل در روابط فرهنگی کشورهای هسته مرکزی حوزه نوروز کدامند و آینده مطلوب پیش روی آنها چیست؟ فرضیه این گونه مطرح شد که سناریوهای وحدت، همگرایی، تعامل، رقابت و تعارض سناریوهای ممکن میباشند. همگرایی، تعامل و رقابت، سناریوهای محتمل، و سناریوهای تعارض و وحدت دور از انتظار به نظر میرسند. همگرایی فرهنگی به عنوان سناریوی مطلوب، در صورتی که در اولویت دیپلماسی فرهنگی کشورهای ذی ربط قرار گیرد، در بلند مدت قابل حصول است.
ایران,حوزه نوروز,آینده پژوهی,برنامه ریزی سناریو,همگرایی فرهنگی
https://interpolitics.guilan.ac.ir/article_281.html
https://interpolitics.guilan.ac.ir/article_281_48dca12cface01bb863260ddf64dea62.pdf
دانشگاه گیلان (با مشارکت انجمن ایرانی روابط بین الملل)
سیاست جهانی
2383-0123
2538-4899
4
1
2015
05
22
سیاست کنش متوازن چین و برنامه هستهای ایران
99
134
FA
فریبرز
ارغوانی پیرسلامی
استادیار روابط بینالملل و عضو هیئت علمی دانشگاه شیراز
سید جواد
صالحی
استادیار علوم سیاسی و عضو هیئت علمی دانشگاه شیراز
تبدیل شدن برنامه هستهای ایران در یک دهه اخیر به یکی از موضوعهای مهم و بحثبرانگیز امنیت بینالمللی باعث شده تا حساسیتهای فراوانی نسبت به نقش و موضع قدرتهای بزرگ در قبال این برنامه شکل گیرد. این مقاله با هدف واکاوی موضع چین به عنوان یک قدرت در حال ظهور و در عین حال نزدیک به ایران معتقد است که رویکرد چین در قبال برنامه هستهای ایران بر «سیاست کنش متوازن» ابتنا یافته است. بر همین اساس، چین هم به الزامات رابطه با ایران توجه داشته و هم به عنوان یک «قدرت بزرگ مسئول» ناگزیر از پاسخگویی به سایر قدرتها بوده است. در تلاش برای تبیین و ارائه پاسخ به چرایی اتخاذ این رویکرد از جانب چین، این مقاله زمینههای اتخاذ این موضع از جانب چین را در سه سطح ملی، منطقهای و بینالمللی مورد بررسی قرار میدهد. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که در سطح ملی تکثر هویتهای بینالمللی چین و نیازهای اقتصادی، در سطح منطقهای حفظ توازن در خلیج فارس و در سطح بینالمللی اهمیت روابط با اسرائیل، رویکرد چین به مسئله گسترش هستهای و حفظ توازن در روابط همزمان با ایران و امریکا در اتخاذ این موضع گیری چین موثر بوده است. با هدف بررسی این ادعا، این مقاله بعد از ارائه چارچوب نظری، نخست روندهای سیاست کنش متوازن چین در قبال برنامه هستهای ایران را مد نظر قرار داده و در ادامه ریشههای اتخاذ این سیاست در سه سطح ملی، منطقهای و بینالمللی را تببین میکند.
ایران,چین,برنامه هستهای,سیاست کنش متوازن,ایالات متحده امریکا
https://interpolitics.guilan.ac.ir/article_282.html
https://interpolitics.guilan.ac.ir/article_282_a723293e60b48f5c1600e49985eb16da.pdf
دانشگاه گیلان (با مشارکت انجمن ایرانی روابط بین الملل)
سیاست جهانی
2383-0123
2538-4899
4
1
2015
05
22
امنیت هستی شناختی و استمرار مناقشه هسته ای ایران و غرب
135
166
FA
فرزاد
رستمی
استادیار روابط بین الملل دانشگاه رازی کرمانشاه
f.rostami1361@yahoo.com
مسلم
غلامی حسن آبادی
کارشناسی ارشد روابط بین الملل دانشگاه رازی کرمانشاه
moslemgholami.h@gmail.com
امنیت هستیشناختی منازعات و مناقشات پایدار در روابط بینالملل را تحلیل میکند. منازعات و مناقشاتی که ممکن است منافع فیزیکی و رئالیستی کشورها را به خطر اندازد اما امنیت هویتی آنها را از طریق حفظ شرافت فردی و ملی، نگاه غرورآمیز به مسائل داخلی و بینالمللی و پرهیز از شرم تضمین کند. در این میان سیاست خارجی جمهوری اسلامی در سه دهه ی اخیر در عرصۀبین المللی بازتابی از مبانی هویت ساز خود بوده است. این موضوع در مساله هسته ای نمود عینی بیشتری دارد. مقاله پیش رو مدعی است که رفتار سیاست خارجی ایران در مسأله هستهای در چارجوب مولفه های هویت ساز(روایت بیوگرافیک) معنا و مفهوم می یابد. بنابراین عناصر هویت سازجمهوری اسلامی ایران، نظام اعتماد پایهی متصلب جمهوری اسلامی- حفظ هویت و روالهای جاری، اطمینان جمهوری اسلامی از جامعیت هویت و بیاعتمادی ایران نسبت به ایالات متحده در مناقشه هستهای که ریشه در اقدامات براندازانه و استراتژی تغییر رژیم ایران در طول چند دهه اخیر دارد، مناقشه هسته ای را به درازا کشانده است. بنابراین اصرار ایران بر حفظ چرخه سوخت هستهای و بومی شدن غنیسازی اورانیوم، ایستادگی در مقابل تحریمها و تهدیدها و حفظ مؤلفههای هویتی، عزتمندی نظام جمهوری اسلامی و پرهیز از شرم تلقی میشود است. بر اساس چارچوب این نظریه ، تنها پذیرش حق غنی سازی بومی در ایران، رفتار عادلانه با برنامه صلح آمیز هسته ای ایران، تغییر رفتار مبتنی بر زور و زیاده خواهی طرف مقابل می تواند تامین کننده امنیت هویتی جمهوری اسلامی ایران باشد.
امنیت هستی شناختی,شرم,نظام اعتماد پایه,عزتمندی,مناقشه هسته ای
https://interpolitics.guilan.ac.ir/article_283.html
https://interpolitics.guilan.ac.ir/article_283_1ba47d0f3b77b397bd391fe63d4bd49b.pdf
دانشگاه گیلان (با مشارکت انجمن ایرانی روابط بین الملل)
سیاست جهانی
2383-0123
2538-4899
4
1
2015
05
22
گروه های سلفی در نوار غزه و مواضع آن ها نسبت به حکومت حماس
167
201
FA
احمد
سادات
استادیار علوم سیاسی دانشگاه تهران، دانشکده مطالعات جهان، گروه فلسطین اشغالی
sadat4444@yahoo.com
مقاله حاضر به بررسی حضور گروههای سلفی در نوار غزه و موضع آنها نسبت به جنبش مقاومت اسلامی حماس می پردازد. با توجه پیروزی حماس در انتخابات سال ۲۰۰۶ و در ادامه، درگیریهای مسلحانه بین گروه فتح وجنبش حماس و در نهایت تشکیل حکومت حماس در غزه، بازه زمانی پژوهش از سال 2006 به بعد لحاظ شده است. در ابتدای مقاله به صورت مختصر به تفکر سلفی، انواع سلفی گری، بسط وگسترش آن در جهان اسلام و به حضور آنها در فلسطین ونوار غزه پرداخته شده است. با توجه به مواضع تند سلفیهای تکفیری نسبت به موضوعاتی چون حاکمیت مردم و دموکراسی، نظرات آنها در خصوص مشارکت در انتخابات و حکومت داری تبیین شده است و در ادامه نظرات آنها در مورد حاکمیت حرکت مقاومت اسلامی حماس در نوار غزه وعدم اجرای حدود و احکام الهی و همچنین عدم اعلام امارت اسلامی در غزه اشاره شده است. با توجه به مواضع متعارض طرفین نسبت به یکدیگر، به پیامدهای این مواضع از جمله درگیریهای فیزیکی، بازداشتها و درگیری مسلحانه میان طرفین پرداخته شده است.
حماس,سلفیه,غزه,فلسطین,مقاومت
https://interpolitics.guilan.ac.ir/article_284.html
https://interpolitics.guilan.ac.ir/article_284_042a9ec3dc52d7949e9edf5fd6acf0ca.pdf
دانشگاه گیلان (با مشارکت انجمن ایرانی روابط بین الملل)
سیاست جهانی
2383-0123
2538-4899
4
1
2015
05
22
نقش شبکه خبری الجزیره در دیپلماسی رسانه ای قطر
203
235
FA
وحید
رنجبر حیدری
دانشجوی دکنری روابط بین الملل دانشگاه گیلان
محمدرضا
فرجی
دانشجوی دکنری روابط بین الملل دانشگاه گیلان
ابراهیم
جمشیدی
دانش آموخته کارشناسی ارشد روابط بین الملل دانشگاه خوارزمی تهران
با حضور مؤثر رسانهها در عرصه بینالملل، دیپلماسی سنتی متحول شده و «دیپلماسی رسانهای» به عنوان یکی از شاخههای اصلی فعالیت دستگاه سیاست خارجی پدیدار شده است. در دو دهه گذشته، اهمیت بهرهگیری از رسانههای بینالمللی موجب شده که کشورهای در حال توسعه نیز در اندیشه بهرهمندی از این رسانهها برآیند. قطر از جمله کشورهایی است که با راه اندازی شبکه خبری الجزیره در سال 1996 استفاده از دیپلماسی رسانهای را در دستور کار خود قرار داده است. از این رو، مقاله حاضر با رویکرد تبیینی، بر واکاوی مبانی دیپلماسی رسانهای قطر سامان یافته است. ماحصل پژوهش حاضر اشاره دارد که قطر با اهمیت یافتن «جغرافیای رسانهای» کوشیده است تا از رسانههای فراملی و جهانی برای جبران کمبودهای ژئوپولیتیکی خود استفاده کند. از سویی دیگر قطر به عنوان یک کشور کوچک آسیبپذیر، و به علت نداشتن منابع قدرت سخت افزاری، برای حفظ بقا و امنیت خود در تلاش است تا با پیروی از سیاست «برندسازی ملی»، و از طریق شبکه الجزیره، ضمن تلاش برای انتقال از حاشیه به متن نظام بینالملل، سعی در پیشبرد اهداف سیاست خارجی خود نماید. با در نظر گرفتن این مبانی میتوان به تأثیر شبکه الجزیره در نفوذ سیاست خارجی قطر پرداخت.
دیپلماسی رسانه ای,قطر,شبکه الجزیره,جغرافیای رسانه ای,بِرَندسازی ملی
https://interpolitics.guilan.ac.ir/article_285.html
https://interpolitics.guilan.ac.ir/article_285_73e0b7e23709062a4ef8558a59bf98d6.pdf
دانشگاه گیلان (با مشارکت انجمن ایرانی روابط بین الملل)
سیاست جهانی
2383-0123
2538-4899
4
1
2015
05
22
حاکمیت و مسئولیت حمایت در پرتو حقوق بین الملل کیفری
237
262
FA
شهرام
بهمن تاجانی
دکترای حقوق بین الملل، استادیار دانشگاه پیام نور
shahram_bahmantajani@yahoo.com
در گذشته، مفهوم حاکمیت به استقلال یک کشور هم از دیگر کشورها و هم از تعهدات حقوقی بین المللی محدود میشد. این مفهوم مطلق از حاکمیت با فرایند هایی چون جهانی شدن، ظهور بازیگران جدید در عرصه بین المللی و وابستگی متقابل نظام حقوق بین الملل مورد تردید قرار گرفت و باعث شد تا بسیاری از حقوقدانان بین المللی به بازتعریف این مفهوم بپردازند. در نتیجه، برخی از مولفه های حاکمیت از جمله جنبه ی مسئولیتِ حاکمیت مورد توجه قرار گرفت. اگر چه مفهوم حاکمیت به مثابه ی مسئولیتِ حمایت عمدتا با توجه به مفهوم «مداخله بشردوستانه» توسعه پیدا کرد اما مسئولیتِ حمایت متضمن اقدامات بیشتری از قبیل؛ مسئولیت پیشگیری، مسئولیت اقدام و مسئولیت بازسازی است و این می تواند در فهم و توسعه اهداف و عملکرد حقوق بین الملل کیفری موثر باشد. این مقاله در صدد تبیین این مباحث و تجزیه و تحلیل اصول و مبانی بنیادین حقوق بین الملل کیفری در پیشگیری، واکنش و نیز بازسازی(سه مولفه اصلی مسئولیتِ حمایت) است. دیوان بین المللی کیفری و دولت ها دارای مسئولیت مشترک هستند. اصل همکاری بین دو سطح بین المللی و ملی، تجلی اصل اقدام سلسله مراتبی در حقوق بین الملل کیفری است که به صلاحیت تکمیلی تعبیر می شود که نه تنها، نحوه ی تخصیص اعمال صلاحیت بین صلاحیت قضایی کیفری ملی و بین المللی را تنظیم می نماید؛ بلکه اعمال صلاحیت در روابط بین دولت ها را نیز بیان می کند.
حاکمیت,مسئولیت حمایت,جرایم بین المللی,دیوان بین المللی کیفری,صلاحیت جهانی
https://interpolitics.guilan.ac.ir/article_286.html
https://interpolitics.guilan.ac.ir/article_286_b2fe3ef1d70b1eb8c119a35c077e0c03.pdf