2024-03-29T12:05:11Z
https://interpolitics.guilan.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=559
سیاست جهانی
سیاست جهانی
2383-0123
2383-0123
1397
7
3
اقتصاد سیاسی روابط دوجانبه آلمان و ایران: مطالعه موردی سرمایهگذاری خارجی
مجید
رنجبردار
داود
آقایی
سرمایهگذاری خارجی از جمله منابع تامین مالی با بیشترین گردش در جهان امروز است. بیشتر کشورهای جهان با ایجاد اصلاحات سیاسی و حقوقی بهدنبال جذب این منابع هستند. عوامل سیاسی بر میزان جذب سرمایهگذاری خارجی بسیار تاثیرگذار است. ایران از اوایل دهه 1380 با تصویب قانون جلب و حمایت از سرمایهگذاری خارجی، تلاش فراوانی برای جذب سرمایهگذاری خارجی داشته است. در این مسیر، یکی از کشورهای هدف و شرکای برجسته ایران، آلمان بوده است. طی سالهای 1997 لغایت 2017، فراز و نشیب بسیاری در سرمایهگذاری شرکتهای آلمانی تحت تاثیر مولفههای سیاسی مختلف از جمله سیاستهای آمریکا، اسرائیل و روند صلح خاورمیانه، تروریسم و حقوق بشر بوده است. بهترین دوران سرمایهگذاری آلمان در ایران سالهای 1997 لغایت 2004 بوده که میزان تنشهای سیاسی در پایینترین سطح قرار داشته است. سوال مهم این پژوهش اقتصاد سیاسی سرمایهگذاری آلمان در ایران و عناصر سیاسی تاثیرگذار بر آن میباشد. فرضیه پژوهش: فراز و نشیب روند جذب سرمایهگذاری آلمان در ایران تابع متغیرهایی مانند سیاستهای آمریکا، اسرائیل و صلح خاورمیانه، حقوق بشر و تروریسم است. روش پژوهش تبیینی و با استناد به آمار و تحلیل آنها بوده است و سعی شد از طریق بررسی روند 20 ساله سرمایهگذاری شرکتهای آلمانی در ایران، تاثیر عوامل سیاسی مهم در روابط دوجانبه بر میزان و روند سرمایهگذاریهای شرکتهای آلمانی در ایران در دولتهای خاتمی، احمدی نژاد و روحانی بویژه پس از تحریمها و خروج ایالات متحده از برجام بررسی گردد.
ایران
آلمان
سرمایهگذاری خارجی
دیپلماسی اقتصادی
2018
11
22
7
44
https://interpolitics.guilan.ac.ir/article_3228_137b6d86876a89a434d24e333a161c72.pdf
سیاست جهانی
سیاست جهانی
2383-0123
2383-0123
1397
7
3
واسازیِ نقش ایرانیت در تکوینِ سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران(1368-1376)
سعید
چهرآزاد
علیرضا
ازغندی
در دوره زمانی مورد بررسی، سازوکار حکومت، قدرت و محیط داخلی و خارجی جمهوری اسلامی ایران با دگرگونی های عمیقی متقارن شد که به صورت تدریجی خطمشی سیاست خارجی را دچار تغییر و تحول نمود. دولتِ پسا-جنگ که به واسطۀ بحرانهای منبعثِ از جنگ ایران و عراق با شرایط نوینی مواجه شده بود اولویتها و سلسلهمراتب اهداف سیاست خارجی خویش را تغییر داد. در نوشتارِ پیشرو در پی آن هستیم تا نقش «ایرانیت» به عنوان یکی از مولفههای سهگانه هویت ملی در تکوین سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در دورۀ سازندگی را مورد واکاوی و واسازی قرار دهیم. از این رو در این مقاله تلاش گردیده تا با استفاده از روش تبیینی و با اتکاء به اطلاعات مبتنی بر روش کتابخانه ای، ضمن تبیین «ایرانیت» به عنوان یکی از سه مولفۀ هویت ملی و نحوۀ شکل گیری آن و معرفت نسبت به سیاست خارجی زمانۀ دولت هاشمی رفسنجانی، در نهایت به این پرسش پاسخ داده شود که «ایرانیت» به عنوان یکی از مشخصههای هویت ملی ایران چه تاثیری در ایجاد و تکوین سیاست خارجی دورۀ مورد بررسی داشته است؟ از این رو، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در این دورۀ زمانی به واسطۀ الزام «سازندگی» در دوران پسا-جنگ شرایطی را میطلبید که در این مقاله به تحلیل آن پرداخته میشود.
سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران
هویت ملی
ایرانیت
توسعه ملی
سازندگی
2018
11
22
45
78
https://interpolitics.guilan.ac.ir/article_3229_fc3c5d707663a493c29ac4ab01e0feb9.pdf
سیاست جهانی
سیاست جهانی
2383-0123
2383-0123
1397
7
3
تحلیل توافق هسته ای برجام بر اساس استعاره بازی دو سطحی
حسین
پوراحمدی
علی اکبر
بازوبندی
توافق هسته ای بین جمهوری اسلامی ایران و گروه 1+5 در سال 1394، موسوم به برجام، به حدود دوازده سال بحران و تنش بین طرفین این پرونده پایان داد. چه عاملی باعث شد که دور آخر مذاکرات بین طرفین، که از سال 2013 آغاز شده بود، بر خلاف ادوار پیشین با موفقیت به سرانجام برسد؟ پژوهش حاضر در پی آن است که با استفاده از رویکرد ترکیبی و بر مبنای استعاره بازی دو سطحی پاسخی برای سئوال فوق فراهم آورد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که از یک سو بازخورد تحریم های اقتصادی که به افزایش مشکلات اقتصادی و افزایش فساد در کشور انجامید باعث اجماع نخبگان تصمیم گیر و تصمیم ساز در حل هرچه سریع تر این پرونده گردید و از این رو برجام را می توان محصول نظام جمهوری اسلامی ایران در کلیت آن دانست. از سوی دیگر، ایستادگی جمهوری اسلامی ایران در مقابل تحریم ها و فشارهای اقتصادی و توسعه صنعت هسته ای، طرف غربی را به این باور رساند که امکان دست کشیدن جمهوری اسلامی ایران از برنامه هسته ای خود از طریق فشار اقتصادی وجود ندارد. لذا نفع مشترکی بین طرف ایرانی و طرف غربی برای مختومه نمودن این پرونده به وجود آمد که حاصل آن توافق بدست آمده است. از این رو برجام را می توان حاصل همپوشانی منافع مشترک دو طرف دانست
بازی دو سطحی
تحریم اقتصادی
نظام اقتصاد جهانی
مذاکره
توافق هسته ای
2018
11
22
79
120
https://interpolitics.guilan.ac.ir/article_3230_cc5471afa35da9f4aaaae93fe0a92ed6.pdf
سیاست جهانی
سیاست جهانی
2383-0123
2383-0123
1397
7
3
پوپولیسم در نظام سیاسی آمریکا و تأثیر آن بر نظم بین الملل
حسین
فیروزی
ارسلان
قربانی شیخ نشین
سید علی
منوری
نظم بینالملل روابط بین قدرتها و بازیگران عرصه جهانی را با قواعد و الگوهایی هدایت و ساماندهی نموده و یکی از مهمترین مقولههای روابط بینالملل بعد از جنگ جهانی دوم و جنگ سرد بوده که بهشدت تحت تأثیر سیاستهای حاکم بر دولتهای ایالاتمتحده آمریکا قرار داشته و در همین راستا این پژوهش خصوصیات رهیافت سیاسی دونالدترامپ رئیسجمهور ایالاتمتحده و تأثیر آن بر نظم بینالملل را از سال 2016 تا 2018م موردبررسی قرار داده است. روش پژوهش از نوع کیفی و رویکرد توصیفی_تحلیلی میباشد، همچنین گردآوری منابع بهصورت کتابخانهای صورت گرفته است. سؤال پژوهش حاضر این است که چگونه پوپولیسم در نظام سیاسی ایالاتمتحده آمریکا نظم بینالملل را در ابعاد سیاسی-امنیتی، اقتصادی، تجاری و حقوق بشر تضعیف کرده است؟ به نظر میرسد که روی کار آمدن ترامپ نظم بینالمللی را که دولتهای ایالاتمتحده آمریکا طی هفت دهه مستقر کرده بودند، زیرورو میکند. نتایج تحقیق درباره خصوصیات راهبرد ترامپ نشان داد که رویکرد او شامل دودسته خصوصیات شکلی و معرفتی است. در بخش خصوصیات شکلی، استفاده از ادبیات ساده، زبان تحقیرآمیز، مغلطه زبانی، توصیف اغراقآمیز، ذهنیت همیشه برنده، ذهنیت ما در مقابل آنها در رویکرد سیاسی ترامپ وجود داشت. خصوصیات معرفتی رویکرد او شامل عقلانیت مردم، بازگشت شکوه به آمریکا، شکلدهی هویت کاریزماتیک، ضدیّت با نخبگان و روایت تهدیدآمیز علیه زنان بود. مجموعه این خصوصیات نشان داد که ترامپ یک سیاستمدار پوپولیست ناسیونالیست میباشد که دکترین «خروج از نهادهای بینالمللی» را در دستور کار قرار داده و از این طریق مهمترین نهادهای جامعه جهانی را دچار اختلال نموده است.
نظم بین الملل
آمریکا
پوپولیسم
ترامپ
روابط بین الملل
نهادهای بین المللی
2018
11
22
121
152
https://interpolitics.guilan.ac.ir/article_3231_220c3538dbc68ca0d8ef57896b5a20c3.pdf
سیاست جهانی
سیاست جهانی
2383-0123
2383-0123
1397
7
3
تحول سیاست امنیتی ژاپن: از صلح جویی منفعلانه به کنشگری فعالانه
زینب
فرهادی
بهاره
سازمند
پویایی و پیشبینیناپذیری یکی از ویژگیهای انکارناپذیر سیاست بینالمللی است و همین مسئله در سیاست خارجی دولتها نیز بهوضوح قابلرؤیت است. در همین راستا شاید بتوان سیاست خارجی ژاپن را بهعنوان یک نمونه از سیاست خارجی پویا و در حال تغییر مورداشاره قرارداد. شکست ژاپن در جنگ جهانی دوم منجر به تحولات عظیم درصحنه سیاست خارجی این کشور شد و وضعیت امنیتی آن را بهطور کامل تغییر داد. بهمرورزمان و بهویژه بعد از جنگ سرد ما شاهد آن هستیم که سیاست امنیتی این کشور دچار فرازوفرودهای بسیاری شده و گاه رفتار متناقضی از خود نشان داده است؛ رفتاری که به تعبیر پیترکاتزنشین به «اسکیزوفرنی در سیاست خارجی» شباهت دارد. همین رفتار متناقض ژاپن باعث شده است که سیاست خارجی ژاپن به یک معما تبدیلشده و درک آن سخت شود. در این مقاله ابتدا تلاش میشود تا تغییرات طولانیمدت در سیاست خارجی ژاپن از دوره بعد جنگ جهانی دوم تا سال ۲۰۱8 میلادی بررسی و به این سؤال پاسخ داده شود که هویت امنیتی ژاپن از سال 1945 تاکنون (2018) چه فرایندی را طی کرده است؟ در راستای پاسخ به این سؤال دورههای سیاست خارجی ژاپن به سه دوره زمانی ۱۹۴۵ تا ۱۹۹۰، ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۱ و ۲۰۰۱ تا 2018 تقسیمشده و استدلال میشود که در طی دوره پس از جنگ جهانی دوم ژاپن از یک دولت صلحطلب منفعل به یک دولت صلحطلب فعال تبدیلشده است. روش پژوهش پیش رو توصیفی –تحلیلی بوده و با تکیهبر منابع کتابخانهای انجام میشود.
عادیسازی
صلحطلبی فعالانه
ایالاتمتحده
شمال شرق آسیا
ژاپن
ماده ۹ قانون اساسی
2018
11
22
153
181
https://interpolitics.guilan.ac.ir/article_3232_44dffd3e67e23f6c395e72aba0ff3c1f.pdf
سیاست جهانی
سیاست جهانی
2383-0123
2383-0123
1397
7
3
ارزیابی صدق و کذب ادعاهای پست مدرنیسم در روابط بینالملل
مجید
روحی
نظریههای مختلفی در روابط بینالملل ساخته و پرداخته شدهاند که هر کدام از آنها ادعا دارند که از قدرت تبیینی بیشتری برخوردارند و در واقع اغلب آنها ادعای صدق و حقیقت و تبیین بهتر و کاملتر روابط بینالملل و پدیدههای بینالمللی را دارند. پست مدرنیسم نیز به عنوان یکی از نظریات روابط بینالملل، دیسیپیلین روابط بینالملل را مورد تردید قرار داده و متفکران آن با تبارشکنی و ساختارشکنی به سراغ پدیدههای بینالمللی رفتند، قائل به امکان شناخت بهتر روابط بینالملل میباشد. این مقاله با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی، سعی دارد به این سوال پاسخ دهد که چگونه میتوان صحت و کذب نظریه پست مدرنیسم در روابط بینالملل را که مدعی شناخت بهتر روابط بینالملل است، اثبات کرد؟ در پاسخ، این فرضیه را به بوته آزمون میگذارد که پست مدرنیسم به عنوان یک نظریه روابط بینالملل هر چند توانسته است افقهای فکری جدیدی را پیش روی اندیشمندان این حوزه بگشاید و به فهم نظری روابط بینالملل کمک زیادی کند، اما به واسطه اینکه از ناسازگاری، اغتشاش و عدم ارتباط منطقی بین مفاهیم و مقولات مطرح در ابعاد هستی شناسی، معرفت شناسی و روش شناسی رنج می برد، در نتیجه از قابلیت توضیح و تحلیل اندکی برای تبیین پدیدهها و موضوعات روابط بینالملل برخوردار شده است. در نتیجه، نتوانسته است به گفته برخی از متفکران روابط بینالملل امور جهان را آن طور که پیش بینی میکرد، پیش ببرد.
فرانظریه
پست مدرنیسم
معرفت شناختی
هستی شناختی
روش شناسی
2018
11
22
215
242
https://interpolitics.guilan.ac.ir/article_3234_3dcef79cdf7babd9d4c9a9c8ec780d09.pdf
سیاست جهانی
سیاست جهانی
2383-0123
2383-0123
1397
7
3
تبارشناسی دولت های دوفاکتو: بررسی دولت دوفاکتوی کردستان عراق
محمدرضا
حاتمی
از آغاز پیدایش سیستم بین دولتی مدرن خاورمیانه بحران اجتماعی و سیاسی، شکنندگی دولت / ملتهای ضعیف و کج کارکردی آنها در انسجام بخشی به قلمرو سرزمینی و هویتی، باعث خیزش کنشگران غیر دولتی با مطالبات جدایی خواهانه گشته است. به طور اساسی از آغاز شکل گیری دولت های مدرن در خاورمیانه که به طور غالب بر میراث آخرین امپراطوری پیشامدرن این پهنه یعنی امپراطوری عثمانی به وجود آمدند، دولت مدرن در این منطقه با چالش های جدی همراه بوده است. تعریف هویت ملی بر اساس مولفه های زبانی یا نژادی و فرقه ای قومیتی خاص در این دولت ها نه تنها سبب یکپارچگی ملی نشده است بلکه خود محرکی در جهت انشقاق بوده است. حال آن که هویت ملی می بایست بر پایه ناسیونالیسم سیاسی تعریف می شد و تابعیت ملی و حقوق ملازمه آن عیار وحدت و یکپارچگی ملی قرار می گرفت، گرایش های قومی، زبانی و فرقه ای نخبگان مسلط که در تلاش برای تعریف هویت ملی دولت های خاورمیانه بر پایه یک زبان یا قومیت واحد بوده اند در دولت های متکثر خاورمیانه چالش یکپارچگی ملی را عمق بخشیده است، گسل های هویتی در عراق پس از بیش از نیم قرن سیاست عربی سازی و شکل گیری حکومت منطقه ای کردستان عراق، نمونه برجسته ای از شکست سیاست ادغام ملی در خاورمیانه است. به گونه ای که به پیدایش یک دولت دوفاکتو در اقلیم کردستان منجر شده است. در این مقاله به تبارشناسی دولت های دوفاکتو با تمرکز بر کردستان عراق پرداخته شده است.
دولت های دوفاکتو
حکومت منطقه ای کردستان عراق
خاورمیانه
2018
11
22
243
262
https://interpolitics.guilan.ac.ir/article_3235_f01405c3830f578d4d7258fed7549849.pdf
سیاست جهانی
سیاست جهانی
2383-0123
2383-0123
1397
7
3
مناسبات«نفرین منابع» و ناکامی الگوی «دولت توسعه گرا» در دولت های نفت خیز خاورمیانه
محمد جواد
هراتی
علی
زیرکی حیدری
الگوی دولت توسعه گرا عبارتی است که برای نوع خاصی از دولت ها وضع شده و در آن از شاخصه های خاصی بهره گیری می شود. هدف پژوهش حاضر، بررسی تطبیقی دو الگوی نظریِ دولت توسعه گرا و نفرین منابع در حوزۀ مطالعات توسعۀ جهان سوم با خاورمیانه است تا از رهگذر واقعیت موجود چشماندازی برای آیندۀ منطقه جستوجو کند. ازاینرو، این نوشتار حول این پرسش شکل گرفته است که تا چه اندازه نظریۀ دولت توسعه گرا ، با کشورهای نفتی خاورمیانه تطبیق دارد فرضیۀ نگارندگان این است که، مولفه های دولت توسعه گرا با در نظر گرفتن پدیده نفرین منابع در کشورهای نفتی خاورمیانه ضعیف بوده و این عامل در کنار تاثیرات منفی درآمدهای نفتی که خود منتج از ساختارهای نهادی نامناسب است زمینه ناکامی روند توسعه را در این منطقه باعث شده است.برای تأیید این فرضیه و رسیدن به پاسخی مناسب برای پرسش اصلی، مقاله در دو محور اصلی تنظیم شده است: در محور نخست به دو بحث نظری در قالب نظریۀ دولت توسعه گرا و نظریۀ نفرین منابع پرداخته خواهد شد. در محور دوم تلاش میشود، مباحث نظری با دادههایی از خاورمیانه سنجیده شده و به نتایج مشخصی در راستای پاسخ به پرسش اصلی دست یافت.
نخبگان
نفرین منابع
نفت
دولت های عربی
2018
11
22
263
289
https://interpolitics.guilan.ac.ir/article_3236_56a128d7d19e77fcd8d20c111d41004d.pdf
سیاست جهانی
سیاست جهانی
2383-0123
2383-0123
1397
7
3
رابطه پیشگیری از جرم و حق برآموزش از منظر حقوق ایران و اسلام
انور
خیرآبادی
جواد
نیک نژاد
محمد
بارانی
مهدی
اسماعیلی
جوامع انسانی دارای ساختارهایی از قواعد و هنجارها هستند و حقوق رفتارهای مشروع و نامشروع افراد را معین می کند، بر این اساس مساله حکمرانی و حیات اجتماعی به ناگزیر به ساختار و قواعد حقوقی پیوند می خورد و باتوجه به فرض عقلایی بودن افراد آگاهی از جرم و عواقب آن می تواند نقش سازنده ای در پیشگیری و بازدارندگی در زمینه ارتکاب جرم بداشته باشد، براساس آموزههای اسلامی، عقلی، منطقی و قانونی پیشگیری از جرم امری عقلایی و حکیمانه و مدبرانه و به لحاظ کارکردی سودمند است هم زمان با تاکید دین مبین اسلام بر حق برخورداری انسانها از آموزش که به تعبیری سرچشمه آغاز بعثت و رسالت پیامبر است در قانون اساسی و سایر مقررات هم آموزش به عنوان یک حق مسلم مورد تاکید قرار گرفته لذا اگر جرمی به خاطر جهل و ناآگاهی صورت پذیرد بدان معنا است که تدابیر پیشگیرانه و حق عموم در پیشگیری از جرم به وقوع نخواهد پیوست و هر دو حق یعنی حق پیشگیری از جرم و حق آموزش از مصادیق حقوق عمومی و مورد احترام قاون و شریعت هستند و این مقاله گستردهی هر دو حق را روشن میسازد و به تبیین اهمیت آن خواهد پرداخت.
حق بر آموزش
پیشگیری از جرم
حقوق ایران و اسلام
حکمرانی
2018
11
22
265
281
https://interpolitics.guilan.ac.ir/article_4243_8d072768a95643cf9e2cb862dba793e8.pdf